حجت الاسلام در اين نوشتار با بهره گيري از سيره الهي «سوال» برگرفته از آيه شريفه «واشهد هم علي انفسهم الست بربکم قالوا بلي»، ابتدا مواضع جناب هاشمي رفسنجاني را در نمازجمعه مرور و سپس از ايشان چند مطلب را سوال مي کنيم.
¤ مواضع آقاي هاشمي در نمازجمعه 26تيرماه سال 1388
1-در سي سالگي انقلاب بهترين گام بزرگمان را با انجام انتخابات برداشتيم.
2-ما اواخر دوران تبليغات دچار ترديد شديم يعني يک عده افرادي پيدا شدند ترديد کردند، حالا به هر دليل يا تبليغات نادرست صدا و سيما و يا چيزهاي ديگر باعث شد بذر ترديد در ذهن مردم پيش بيايد.
3-ما ترديد را بدترين مصيبت مي دانيم اين ترديد مثل خوره به جان ملت افتاد.
4-دو جريان هستند: يک جريان که ترديد ندارند و قاطع هم ايستاده اند و دارند کارشان را مي کنند و يک عده هم هستند و آنها هم کم نيستند و بخش زيادي از مردم فهيم کشور ما، عالم ما هستند و مي گويند ما ترديد داريم براي رفع ترديد اينها بايد کار کنيم.
5-ما امروز بيشتر از هميشه نياز به وحدت داريم کشورمان بايد متحد باشد در مقابل اين همه خطري که ما را تهديد مي کند و امروز باج خواهي آنها بيشتر شده و دارند جلو مي آيند.
6-من نظر به هيچ طرف الان ندارم ولي نظرم اين است که ماها بايد فکر کنيم راهي پيدا کنيم که متحد همه کشورمان را به پيش ببريم و همه بايد از آثار بد و خطرناکي که در کينه هايي که دارد بروز مي کند، از اين نجات پيدا کنيم و هم دشمنانمان را مايوس کنيم که چشم طمع به ما نبندند. چه کار کنيم تا اين اتفاق نيفتد؟
7-اعتمادي را که مردم را با آن وسعت وارد ميدان کرد و امروز يک مقدار مخدوش شده ما اين را برگردانيم اين که چگونه برگردانيم را حالا عرض مي کنم:
اول: ما همه بايد چه نظام، حکومت، دولت، مجلس، نيروهاي امنيتي و نظامي و انتظامي و مردم يعني معترضان، همه بايد در چارچوب قانون حرکت کنيم و بايد با قانون مسائلمان را حل کنيم.
دوم: طرفين در صدا و سيما برادرانه بنشينند و حرفشان را بزنند و بعد هم مي توان از مردم پرسيد.
سوم: در اين فاصله بايد کارهاي ديگري بکنيم در اين شرايط ما افرادي را که به اين نامي که الان در زندان هستند اجازه بدهيم اينها به آغوش خانواده شان بازگردند. نگذاريم به خاطر زنداني بودن يک عده، دشمنان ما، ما را سرزنش کنند، شماتت کنند، به ما بخندند، براي ما نقشه بکشند.
چهارم: دلجويي از مصيبت زدگان
پنجم: بگذاريد رسانه هايمان بالاخره، ما انتظار داشته باشيم بيشتر از اجازه قانوني عمل کنند... همه با هم بگذاريم يک فضاي آرام، آزاد، انتقادي بوجود بيايد.
ششم: چرا بايد بعضي از مراجع برنجند بايد آنها را کنار خودمان حفظ بکنيم.
هفتم: من اميدوارم اين خطبه نماز جمعه شروع يک تحولي در آينده باشد و بتوانيم از اين مشکلي که مي شود اسم بحران روي آن گذاشت، متاسفانه، به خوبي عبور کنيم.
بعد از مروري بر سخنان و مواضع آقاي هاشمي و با توجه به اينکه ايشان بار ديگر بر اين مواضع و نظرات اصرار ورزيده اند و پس از گذشت بيش از يک سال و نيم از آن جريانات آن را مورد تاييد و تاکيد قرار داده اند، چند نکته را به صورت پرسش مطرح مي کنيم.
1- شما از يک طرف انتخابات را به عنوان بهترين گام بزرگ انقلاب مطرح مي کنيد و از طرف ديگر بر ترديد که فتنه گران با تهمت تقلب به وجود آوردند صحه گذاشته ايد و امروز هم بر اين صحه پافشاري مي کنيد. سوال اول اين است که علي رغم اين همه اعترافاتي که سردمداران فتنه داشتند مبني بر اين که تقلب رمز آشوب و حرکتي در جهت کودتاي مخملي بوده است و خطرات شيطان را پشت سر اين حرکت مشاهده کرديد و آن حمايت آمريکا، رژيم اسرائيل، ضدانقلابيون، منافقين و همه مفسدان و ستمگران در منطقه و جهان بود، با توجه به اين که دلايل و مستنداتي براي اين ترديدافکني نه از طرف فتنه گران ارائه شد و نه وجود پيدا کرد!، چرا بار ديگر بر اين ترديدافکني صحه مي گذاريد و آن را تاييد مي کنيد؟
2-با توجه به اين که قانون، تقلب را نفي کرد و بر سلامت انتخابات صحه گذاشت و شما بر حرکت در چارچوب قانون تاکيد کرديد، چرا اکنون اين نتيجه قانوني را نمي پذيريد و باز هم بر مناظره و همه پرسي تاکيد مي کنيد و فتنه گران را که هنوز بر طبل نفي قانون مي زنند محکوم نمي کنيد؟
3- آيا تبعيت از ولايت را که عقلا و شرعا لازم مي دانيد مستلزم اين نيست که مواضع گذشته خود را اصلاح کنيد و با تبعيت از رهبري عملا فتنه بعد از انتخابات را محکوم کرده و با موضع گيري آشکار دهان ياوه گويان و دشمنان آشکار انقلاب اسلامي را ببنديد؟
4-با توجه به اينکه بحران (Crisis) به معني تنش و تضاد يا خروج از حالت تعادل و انحراف از حقيقت توسط حاکميت معنا شده است، پافشاري در مورد اينکه جريانات بعد از انتخابات فتنه نيست بلکه بحران بي اعتمادي براي نظام است و از طرفي هم انتخابات را بهترين گام انقلاب به حساب مي آوريد، يک تناقض آشکار است. بحران بي اعتمادي و يا بحران به واسطه ترديد از نظر اصطلاح به معناي اين است که نظام دچار انحراف شده است و بر اين اساس شما تلويحا تقلب را تاييد کرده ايد. آيا نبايد اين اشتباه خود را اصلاح کنيد؟
5-شما نظام و انقلاب و حکومت را در خطبه 26/تير/88 در يک طرف قرار داده ايد و «مردم يعني معترضين» را در طرف ديگر قرار داده ايد از طرفي هم گفته ايد دو جريان هست: يک جريان که ترديد ندارند و طرف ديگر که ترديد دارند، آيا اين تناقضات در گفتار را باز هم تاييد مي کنيد و آيا معتقديد که باز هم مردم در يک طرف و نظام در طرف ديگر هستند؟
6-با توجه به اينکه بر همه روشن و مبرهن است که رسانه هاي فتنه گرا و فتنه گراني که در زندان هستند بعد از انتخابات چه آشوب و بلوايي به نفع استکبار جهاني و بر عليه انقلاب اسلامي به وجود آوردند، آيا از شما پذيرفته است پس از اينکه اين همه فضاي نظام و انقلاب شفاف شده است باز هم بر آزادي آن رسانه ها و فتنه گران پافشاري کنيد؟
7- آيا مردم و بسيجيان شهيد و زخمي در دوران پس از انتخابات را هم جزء مصيبت زدگاني که لازم است از آنها دلجويي شود مي دانيد؟ اگر مي دانيد چرا به صراحت تا به حال از آنها اعلام حمايت نکرده ايد؟